بعد از هزار سال خستگی از کنجه زندون اومدم
دلم کویر غربته به عشقه بارون اومدم
غرور تیکه تیکمو می خوام که مرحم بزارم
غصه های یه عمرمو رو دشت عالم بزارم
بلکه یه دسته پاکیم غبار قلب پیرمو پاک کنه و رها کنه رویاهای اسیرمو
می خوام که از یاد ببرم هر چی ازم گرفته شد
می خوام فراموش بکنم هر چی رشتم پنبه شد
خنده تلخ آدما همیشه از دلخوری نیست
گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست
گاهی دل اینقدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره
یه حرفه خیلی ساده هم گاهی چقدرغم میاره
سلام دوست خوبم//////////////به وبلاگم دعوتت می کنم///////////[گل]
سلام...ممنون حتما بهتون سر می زنم...
سلام تیچر جونم
خوفی؟
بهار این شعرا مال خودته؟ خیلی قشنگ و روونند... خیلی دوستشون دارم:-* با این تیکه اش منم موافقم شدید:
می خوام که از یاد ببرم هر چی ازم گرفته شد
می خوام فراموش بکنم هر چی رشتم پنبه شد
ای کاش بشه فراموش کرد:)
از خودت مواظبت باش دوست جونم:-*
حرف دل منه ولی مال من نیست متاسفانه :( ممنون خانومی ...اگه می شد فراموش کردم که عالی بود...کاش می شد...! می خوام ولی نمی شه...تازه هر چی بیشتر سعی می کنم بیشتر تو ذهنم می مونه اینش از همه بدتره...
واییییییییییییی! این ترانه رفت روی سلولای احساسم!
یاد آهنگ انریکه افتادم که همونو طوفان خواننده ایرانی خونده!
تنها موندم زیر بارون .... از تو خوندم توی خیابون...
دینگ ... دینگ....
خیلی نازه!
پست پایینت هم ماه بود!
من مطلب دارم وخ ندارم آپ کنم! یه کوه کار دارم تو شرکت!
آخی نازی ...چه با احساس...لطف داری خانوم خانوما... امان از حجم کار زیاد که مشی خانومی ما رو درگیر کرده...امان اماااااااااااااااااااان.
گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست
چقدر این بیتو دوست داشتم. واقعا بعضی ها که دل میشکنن انگار به هیچی فکر نمیکنن.
من خودمم عاشقه همین قسمتشم...آخه اگه فکر می کردن که به این راحتی ها دل نمی شکوندن که ...