-
یک سوال...شماره ۱
دوشنبه 30 دیماه سال 1387 08:06
درکسانی که دوستشان داریم چه چیز محسورمان می کند؟ فکر می کنیم - خودشان - را دوست داریم. ولی این - خودشان - چیست؟ کجا یک شخص محیطش و محدودیت هایش تمام می شوند؟ کجا آن چه درون او بیش از اوست شروع می شود؟ درد صدایش ؟ معصومیت چشمانش؟...؟
-
...!
جمعه 27 دیماه سال 1387 14:30
امیدوارم قلبم بی آنکه ترک بردارد، تاب بیاورد... امیدوارم... امیدوارم ... امیدوارم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 دیماه سال 1387 23:21
ملایت زندگی را نمی توات حس کرد مگر با درک خشم در برابر بدی. خشم مطلق در برابر بدی ای که زندگی را از همه طرف احاطه کرده است. این قانونی است که نقاش ها بدان عمل می کنند، آنها سیاه شان را به قدری سیاه می کنند تا روشنی حقیقتا روشن باشد...
-
...
سهشنبه 24 دیماه سال 1387 08:15
درسیر زندگی گاه به دل می روم گاه به سر! گاه به چیزی دل می بندم گاه دل می کنم... اما کسی هست که پیوسته مدام می گوید: همه آنچه باید بدانی در راه است... پیش برو و لحظه ای درنگ نکن...
-
خودمون باید به فکر خودمون باشیم...
دوشنبه 23 دیماه سال 1387 10:47
سلام... لطفا برای درج نوروز در تقویم بین المللی به عنوان یک روز جهانی توسط سازمان ملل به سایت زیر مراجعه و امضاء نمایید. http://www.petitiononline.com/Norouz/ خوشحالم که هنوز هم به سنت ها مون پایبندیم و به قول مرحوم دکتر حسابی: دل هر ایرانی که برای ایران نتپد بهتر است هرگز نتپد.
-
شادی...
شنبه 21 دیماه سال 1387 16:45
شادی بی نهایت تنها با شهامتی بی نهایت به دست می آید ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 دیماه سال 1387 22:21
چه قدر حقیرند مردمانی که نه جرأت دوست داشتن دارند، نه ارادهی دوست نداشتن، نه لیاقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن؛ با این حال مدام شعر عاشقانه میخوانند
-
اندوه...
شنبه 14 دیماه سال 1387 08:29
اندوه نه کوهیست که از آن بالا رویم و نه گودالی که در آن فرو رویم... جاده ایست که از امروز به فردا می رسد...
-
قدر بدانیم...
پنجشنبه 12 دیماه سال 1387 09:23
همین الان بیایید بی آنکه به هیچ بیندیشیم، به هیچ، حتی به اینکه وجود داریم، گونه هامان را به شیشه سرد بفشاریم تا بارش باران را تماشا کنیم، نانی را تکه کنیم، به قطعه ای موسیقی گوش کنیم، یا زیر باران خندان قدم بزنیم... دراین لحظه کسانی هستند که از انجام چنین کارهای ساده ای محرومند. چرا که بیمارند! چراکه در زندانند! یاآن...
-
آغاز ششمین ماه...
چهارشنبه 11 دیماه سال 1387 16:47
سلام، خوبین؟ ممنون که بهم سر زدین...به مناسبت آغاز ششمین ماه چالشم، شش متن ارسالی جدید امروز،تقدیم به شما... شاد باشین و همیشه برقرار...
-
یادش بخیر
چهارشنبه 11 دیماه سال 1387 15:49
یادش بخیر اون موقع ها که پا تو کفش بزرگترها می کردیم چه حالی می داد... مگه نه؟!
-
نوشتن...
چهارشنبه 11 دیماه سال 1387 15:02
من به خود می گویم که این انسان ها حتی با احساس ترین شان حتی سرگردان ترین شان در اندیشه آری حتی معروف ترین و دانشمند ترین شان هم نتوانستند آگاهانه یا غیر آگاهانه از این غریزه فرار کنند... غریزه ای کودکانه و ساده: نوشتن... نوشتن به منظور جبران ِجبران ناپذیر!!!
-
زندگی...
چهارشنبه 11 دیماه سال 1387 13:52
زندگی رنج به همراه دارد. زندگی به اندازه رنج، کودکی به همراه دارد. رنج و کودکی درحقیقت یکی هستند. روح کودکی برای دنیا تحمل ناپذیر است. دنیا کودکی را رها می کند تا دنیا بماند. آنچه رها می شود، هیچ وقت نمی میرد. بلکه سرگردان، بی آنکه لحظه ای آرام گیرد، به راه خود ادامه می دهد، و درد آن را همراهی می کند.
-
لحظه های زندگی...
چهارشنبه 11 دیماه سال 1387 12:22
نورانی ترین لحظه های زندگی من لحظه هایی است که به تماشای دنیا قناعت می کنم. این لحظه ها از تنهایی و سکوت ساخت شده اند. روی تخت دراز می کشم یا پشت میزم می نشینم یا در خیابان قدم می زنم. دیگربه دیروز فکر نمی کنم و فردا وجود ندارد. هیچ کس را نمی شناسم و هیچ کس برایم غریبه نیست. این تجربه تجربه ساده ای نیست. نباید آن را...
-
دلم می خواهد ...
چهارشنبه 11 دیماه سال 1387 10:19
دلم می خواهد بتوانم دعا کنم دلم می خواهد بتوانم کمک کنم دلم می خواهد بتوانم تشکر کنم دلم می خواهد بتوانم صبر کنم دلم می خواهد بتوانم آن چه را آموختنی نیست بدانم اما نمی دانم من فقط می توانم بنشینم و بگذارم خدا یا برای آنکه خیلی هم متوقع نباشم یکی از واسطه هایش: باران برف خنده بی دلیل کودکان برای انجام کارها به جای من...
-
چگونه؟
چهارشنبه 11 دیماه سال 1387 08:07
هر روز صبح از لحظه بیداری از خودم می پرسم: چگونه باید به درون این اولین صبح دنیا وارد شد؟
-
آی آدمها...
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 15:35
دنیا سرشاز از جنایت است، چراکه در بین دستان کسانی است که پیش از هرکس خودشان را به قتل رسانده اند، اعتماد به نفس شان را و آزادی شان راخفه کرده اند. من همیشه از اینکه آدم ها خودشان را اسیر می کنند تعجب کرده ام. آدم ها دهانشان را به شیشه قرارداد ها می چسبانند و از نفس هاشان بخاری بر این شیشه ایجاد می شود و این بخار آن ها...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 08:07
اولین برف در آسمان برفراز زمین سرد بال گسترد. سبک سر و زودرس. نماند. آرام رفت. برف یک کودک است. برف خارج از محدوده زمان ما را مفتون می سازد. همه ما در برابر برف کودکی بیش نیستیم. برف کودکی است در لباس سفید. دختربچه ای یک ساله. دختر بچه ای که اولین قدم هایش را بر زمین می گذارد. پدیدار می شود و ناپدید می گردد. سال بعد...
-
دنیا...
سهشنبه 3 دیماه سال 1387 14:30
بین من و دنیا یک شیشه فاصله است. نوشتن راهی است برای گذر از این شیشه، بی آنکه بشکند...
-
نکته ها در گفته ها
سهشنبه 3 دیماه سال 1387 10:14
دل را دیگران می شکنند ولی حفظ و بازسازی آن با ماست.(از ماست که بر ماست) دنیا همیشه به کام ما نیست، این ما هستیم که آن را به تسخیر در می آوریم. از فرمایشات جناب ضد یخ
-
گویند...
دوشنبه 2 دیماه سال 1387 12:43
از تابش آفتاب بارش برف و ریزش باران لذت ببر! مگذار لحظه های نامهربان نا امیدت کنند بگذار باران موهایت را شانه کند واقعیت زندگی دوست داشتنی است
-
چرا؟
یکشنبه 1 دیماه سال 1387 13:08
چرا همیشه آنچه می خواهیم خیلی با ارزش تر از آنچه واقعا هست به نظرمان می آید؟؟؟!!!
-
شب یلدا...
شنبه 30 آذرماه سال 1387 12:48
ای کاش این مردم دانه های دلشان پیدا بود ای کاش... شب یلدا مبارک
-
برف...
سهشنبه 26 آذرماه سال 1387 14:33
بارش اولین برف سال ۱۳۷۸ مبارک
-
من می نویسم...
سهشنبه 26 آذرماه سال 1387 08:18
امروزصبح از خود می پرسیدم که به چه چیزی احتیاج دارم... شاید به سکوت. به سکوتی که شبیه ساحل شنی است و در آن تمام سخن ها و موسیقی ها می تپند... من می نویسم تا به این سکوت دست یابم...
-
بدون شرح 1
یکشنبه 24 آذرماه سال 1387 16:01
اولین جمله ای که با دیدن این عکس به ذهنتون خطور می کنه چیه؟!
-
باز دلم هوایی شده...
چهارشنبه 20 آذرماه سال 1387 17:58
دلم هوای پروانه شدن دارد... دلم هوای پروانه شدن دارد... دلم هوای پروانه شدن دارد...
-
فقدان...
دوشنبه 18 آذرماه سال 1387 08:20
درفقدان یا می توان پوسید یا می توان به اوج زندگی دست یافت. انتخاب با ماست!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1387 16:51
در فراسوی خیال هر آدمی، واقعیتی نهفته است ژرف لایزال دوردست اما دست یافتنی این رو بشر بارها ثابت کرده است
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1387 07:54
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود