-
بنیامین دیزرائیلی
چهارشنبه 1 مهرماه سال 1388 08:32
انسان مولود شرایط نیست، بلکه شرایط مخلوق انسانند...
-
بلز پاسکال
چهارشنبه 1 مهرماه سال 1388 08:27
یک قطره عشق ، والاتر از یک اقیانوس عقل است...
-
ولتر
چهارشنبه 1 مهرماه سال 1388 08:23
انسان در همان لحظه که تصمیم می گیرد آزاد باشد، آزاد است...
-
ماکسیم گورکی
چهارشنبه 1 مهرماه سال 1388 08:21
معنی حیات را در زیبایی و قدرت اراده جستجو باید کرد...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 شهریورماه سال 1388 08:45
من شیفته خلوصم. شیفته خلوصی که هیچ ارتباطی با اخلاقیات ندارد.خلوصی که هسته اصلی زندگی است.خلوص ماده ای است که بیش از هر ماده ای دیگربر زمین یافت می شود. هر بار که فقط به قلب خالی مان تکیه می کنیم، پیش می آید ، کنار پایمان می نشیند و مارا همراهی می کند.
-
خیلی زود...
یکشنبه 15 شهریورماه سال 1388 08:05
شفافم می گذارم پرتوهای آفتاب از کالبدم بگذرد و روحم را روشن کند پی برده ام که هنوز نقاط تاریک زیادی در وجودم هست اما این نقاط هم با پایداری و شجاعت خیلی زود پاک می شوند...خیلی زود...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 14 شهریورماه سال 1388 15:44
یارب نظر تو برنگردد...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 مردادماه سال 1388 15:34
به همین سادگی یک سال گذشت
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 خردادماه سال 1388 09:04
اشکال دنیا این است که جاهلان مطمئن هستند و دانایان مردد. برتراندراسل
-
نیایش
یکشنبه 17 خردادماه سال 1388 08:35
نیایش آواز قلب است که حتی در مخمصه شیون هزاران روح دیگر نیز راه خود را تا عرش خداوند هموار می کند.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 07:51
قضاوت نکن تا درباره تو قضاوت نکنند.
-
رسیدن بخیر
شنبه 26 اردیبهشتماه سال 1388 10:47
اگر بعد از سالها زندگی روی این کره خاکی در اثر یک اتفاق ساده به این نتیجه برسید که راه زندگیتون رو استباه انتخاب کردین و تا حالا تنها وقت تلف شده چه حسی دارین؟ چه می کنین؟ به حال روزهای رفته غبطه می خورین و کاسه چه کنم دستتون می گیرین و یا خوشحالین از اینکه متوجه این اشتباه شدین و سعی می کنین از این به بعد شیوه...
-
دریاب...
سهشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1388 08:06
در لحظه ای که زیباترین ملودی ها از آسمان جاری است، به فردا گوش بسپار و دل انگیزترین موسیقی عالم را دریاب...
-
کلامی نو
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1388 12:52
کلامی نو سطر و صفحه ای دیگر کتابی تازه گشوده می شود تولدی رقم می خورد و انسان چشم می گشاید به روی جهانی که در انتظار اوست تا او را در سرنوشت خویشتن سهیم کند در روزگار شادی و اندوه در کامیابی و رویش در شکوه و شگفتی و در تلخکامی و و غم هستی آهنگهای بسیار دارد پرده های بی شمار آواهایی که باید شنید و نواهایی که باید شناخت...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1388 10:42
فرارسیدن اردیبهشت ماه سال 1388 مبارک
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 14 فروردینماه سال 1388 23:24
سلام. خوبین؟ تعطیلات خوش گذشت؟ دلتون می خواست تعطیلات بازم ادامه داشت؟ تا حالا شده کسی آغاز کار و فعالیت رسمی در سال جدید رو بهتون تبریک بگه؟ مبارکه...؟!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 فروردینماه سال 1388 09:54
من ساکت مانده ام حیران، بنگر به این همه شادابی این همه تازگی این همه زیبایی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 فروردینماه سال 1388 23:55
روان پرور بود خرم بهاری که گیری پای سروی، دست یاری وگر یاری نداری لاله رخسار بود یکسان به چشم لاله و خار چمن بی همنشین، زندان جانست صفای بوستان، از دوستان است غمی در سایه جانان نداری وگر جانان نداری،جان نداری بهار عاشقان، رخسار یارست که هر جا نوگلی باشد بهار است
-
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
جمعه 30 اسفندماه سال 1387 09:00
و این طنین قدم های بهار است که به آغازی دوباره فرا می خواند. سبزیش در زندگی جاری و آمدنش گرامی باد. سال نو مبارک
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 30 اسفندماه سال 1387 08:48
سلام به همه دوستان عزیزی که در این مدت بهم سر زدن و نظر گذاشتن و منو مثل همیشه شرمنده محبت های خودشون کردن. شرمنده که نتونستم به وبلاگتون سر بزنم و نظر بدم. امیدوارم منو به بزرگواری خودتون ببخشید بزارین به حساب گرفتاری های زندگی امروز. امیدوارم در سال جدید بتونم محبت هاتون رو جبران کنم و بهتون بیشتر سر بزنم. مواظب...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 08:08
آدمی هر چه بیشتر به روشنایی نزدیک می شود تاریکی درون خود رابیشتر می بیند.
-
یک سوال...شماره ۳
جمعه 2 اسفندماه سال 1387 19:53
مهم ترین عامل در ارتباط با همه انسانها گفتگوست. اما مردم دیگر از حرف زدن دست کشیده اند. دیگر جایی جمع نمی شوند تا گپ بزنند و حرف های هم را بشنوند. به تاتر و سینا می روند. تلویزیون تماشا می کنند. رادیو گوش می دهند. کتاب می خوانند اما به ندرت با هم حرف می نند! چرا؟! چرا اینگونه شدیم؟!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 بهمنماه سال 1387 18:35
در نقاشی لحظه ای فرا می رسد که نقاش می داند تابلویش تمام شده است. چرایش را نمی داند . تنها به ناتوانی ناگهانی اش از ایجاد هر گونه تغییر در تابلو معترف می شود. تابلو و نقاش وقتی از هم جدا می شوندکه دیگر به هم کمک نمی کنند. وقتی که تابلو دیگر نمی تواندبه نقاش چیزی ببخشد، وقتی که نقاش دیگر نمی تواند به تابلو چیزی ببخشد....
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 بهمنماه سال 1387 08:35
خدایا کمک کن هر وقت می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم...
-
شاد بمان
دوشنبه 21 بهمنماه سال 1387 09:45
من به زیبایی چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت به نگاهی نگران توبه اندازه تنهایی من شاد بمان شاد بمان شاد بمان
-
دنیای امروز ما
شنبه 19 بهمنماه سال 1387 11:32
دنیای پیشرفته امروز در عین نزدیکی دنیای فاصله هاست دنیای ارتباط از راه دور...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 بهمنماه سال 1387 08:12
تنها عنصر وجودی ما کسانی هستند که دوستشان داریم و دیگر هیچ. زندگی مان هر چقدر هم که در سنگری مخفی باشد بر بلندی هایی سوخته از باد پنهان باشد باز هم در چهره هایی که دوستشان داریم در فکری که متوجه آنهاست در نفس کشیدن آنها برای ما در نفس کشیدن ما برای آنها به ما نزدیک است...
-
هیچ حواسمون هست؟
شنبه 12 بهمنماه سال 1387 08:12
هیچ دقت کردین ما آدما چقدر راحت همیدیگرو فراموش می کنیم و همیشه برای این غفلت و یا عدم حضور خودمون دلیل های قانع کننده ای می آریم که گاهی خودمون هم باورمون می شه حقیقیه! البته منکر مشکلات و گرفتاری های زندگی پیچیده امروز نمی شم... می دونم خوب می دونین که منظورم چیه! ولی از این حرفا بگذریم نکنه یه وقت تو روزهای سرد...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 بهمنماه سال 1387 08:34
یادمان باشد اگر دیوار بلند است آسمان بلندتر است...
-
یک سوال...شماره 2
شنبه 5 بهمنماه سال 1387 08:04
آدم بزرگ ها وقتی با بچه ها حرف می زنند، لحنشان را عوض می کنند. ابهام و راز را از سخنانشان حذف می کنند.درباره گرگ، رعدو برق، دیو و فرشته حرف می زنند، امابقیه چیزها را مسکوت می گذارند: علایق، دروغ ها، خستگی و هزاران ناگفته دیگر...! چرا؟!